شورای کانونهای بازنشستگی: بازوهای آینده صندوق
- شناسه خبر: 232
- تاریخ و زمان ارسال: 28 تیر 1395 ساعت 06:25
- بازدید : 10 بازدید
- نویسنده: Yousefzadeh
صبح یکشنبه و در روزهایی که گرمای اردیبهشت ماه انسان را یاد پایان سرمای زمستان و آغاز گرمای تابستان می اندازد، چهار عضو هیأت مدیره شورای موقت کانونهای بازنشستگی استان تهران، میهمان نشریه ثمر بودند.
آقایان فرزاد اشرف، علی فیضی و خانم ها مهین سعدالدین و صدیقه جنتی چهار پیشکسوت و روسای کانونهای بازنشستگی سازمانهای مدیریت و برنامه ریزی کشور، راه آهن جمهوری اسلامی ایران، وزارت راه (سابق) و وزارت کشور درگفت وگویی مشروح از کانونهای بازنشستگی و تشکل تازه تاسیس شورای موقت ، چگونگی تشکیل آن، برنامه و فعالیت ها و همچنین دغدغه های بازنشستگان سخن گفتند. گرچه به قول علی فیضی، اگر باب گفت وشنود بازنشستگان و کانون ها باز شود، مطالب بسیاری برای ارائه و شرح خواهند داشت، اما تلاش کردیم تا در همین مجال اندک، اهداف این میزگرد و نقش شورای موقت کانون ها بازنشستگی استان تهران در بهبود شرایط کانون های بازنشستگی و خود بازنشستگان مطرح شود. با هم می خوانیم.
انتخابات شورای موقت کانون ها ۱۸ اسفندماه ۱۳۹۴ برگزار شد، لطفا درباره اهداف و مقدمات این انتخابات و اهمیت آن توضیح دهید؟
اشرف: اجازه بدهید ابتدا درباره پیشینه شکل گیری و فعالیت کانونهای بازنشستگی صحبت کنم. پیش از انقلاب کانونی وجود داشت به نام کانون بازنشستگی کشوری که به صورت سازمانی و تشکیلاتی مطرح نبود و در واقع یک کانون مرکزی بود. بازنشسته ها در هر جای کشور حق عضویتی به کانون مرکزی پرداخت می کردند و عضو کانون می شدند. کانون نیز برای آن ها مزیت هایی چون تعاونی مصرف، مسکن و غیره داشت و مشکلات در آن زمان به این شکل، زیاد نبود. پس از انقلاب بازنشستگانی بودند که در محل خدمت خود نزدیک و یا بیش از ۳۰ سال سابقه خدمت داشتند که ترجیح دادند تا کانون هایی را شکل دهند که مستقل باشد. این استقلال بر اساس اینکه هم تعداد بازنشسته ها و اعضا محدود شده و همچنین آشنایی و ارتباطی که بین اعضای کانون و مسئولان دستگاه مربوطه وجود داشت، می توانست امکاناتی را برای بازنشستگان فراهم کند. بنابراین، بیشتر حوزه فعالیت این کانون ها محدود به درون سازمان بود و اگر می خواستند تا کار فراسازمانی انجام دهند، به صورت متفرقه و جداگانه یا چند کانون با هم انجام می دادند که در نهایت نامه ای برای ارگان ها و یا مسئولان می نوشتند. امکانات هم محدود بود. این در حالی است که به تدریج مشخص شد که بازنشستگان اهداف و خواسته های مشترکی دارند که در سه بعد معیشتی،رفاهی و درمانی خلاصه می شود. برای اینکه بتوانند به این اهداف دست پیدا کنند، این فکر ایجاد شد که بدون اینکه شخصیت حقوقی کانون ها از بین برود با استفاده از همان امکانات محدود و با حفظ شکل و ماهیت حقوقی کانون ها، تشکیلات منسجمی ایجاد شود که بتواند اهداف اصلی کانون ها را دنبال کند. بنابراین به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای جزیره ای ، نمی تواند هدف نهایی را تأمین نماید. پس بهتر دیدند با هم متحد شوند. در۱۰ سال گذشته این فکر قوت گرفت و کارهایی هم صورت گرفت، منتها شاید مسئولان امر با چنین تشکیلاتی موافق نبودند یا انسجام این کانون ها مسائلی داشت که به هر حال با این امر چندان موافق نبودند و یا خود دوستان بازنشسته و کانون ها همتی برای انجام آن نداشتند. اما به هر حال این صحبت و این موضوع در بین کانون ها وجود داشت
. این فعالیت ها که گاهی در طی این سال ها انجام می شد، از سوی خود بازنشستگان بود یا کانون ها و یا مسئولان؟ اشرف: از طرف کانون ها بود، بیشتر خود کانون ها بودند که این موضوع را پیگیری می کردند؛ چراکه مشکلات کانون ها و بازنشستگان از مسائل درون سازمانی مثل کارتهای ورزشی و تفریحی و غیره به مسائل کلان تری از جمله مسائل معیشتی و درمانی رسیده بود. فعالیتهای کانون به واقع به این موضوعات معطوف شد و کانون ها هر زمان که دور هم جمع می شدند این موضوعات را پیگیری می کردند. دردوران مدیریت جدید صندوق، استفاده از ظرفیت موجود درکانون ها قوت گرفت. در گذشته به این صورت نبود که کانون ها بتوانند در سازمان اثرگذار باشند. اما در مدیریت جدید صندوق، این امر خوشبختانه بوجود آمد. شورای موقت و اولیه کانون ها با تشکیل مجمعی از ۶۲ کانون شکل گرفت که پس از آن شورای موقت تشکیل و در نهایت هیأت مدیره منتخب تعیین شدند تا مقدمات ایجاد یک تشکیلات منسجم را فراهم آورند. در اواخر سال ۱۳۹۴ یعنی در ۲۲ اسفند ماه جلسه انتخاب هیأت مدیره نیز برگزار شد؛ اما با توجه به تعطیلات نوروزی و مسائلی که در مورد حقوقهای آخر سال وجود داشت، فعالیت این هیأت مدیره عملا بعد از تعطیلات نوروزی و در نیمه دوم فروردین آغاز شد. سعد الدین: جا دارد در اینجا از کسانی که برای بازنشستگان زحمت کشیده و تلاش می کنند، قدردانی و تشکر نمایم. این دوستان تلاش می کنند اما به قول آقای اشرف، اهداف مشترکی که بازنشستگان و کانون ها از نظر معیشت، رفاه و درمان دنبال می کردند به صورت تک محور و جداگانه بود که با اتحاد کانون ها و صحبت هایی که در جلسات مختلف از سوی صندوق انجام شد، کانون ها یک قوت قلب گرفتند تا دور هم جمع شده و با اتحاد یکدیگر این NGO را ایجاد کنند. البته هنوز این
تشکیلات به ثبت نرسیده که در تلاش هستیم بزودی این اتفاق بیفتد. در واقع پیگیری نیازهای اصلی همه بازنشستگان کشوری از طریق این تشکیلات منسجم صورت می گیرد که خود کانون ها هم در آن نقش مهمی ایفا می کنند. در واقع این تشکیلات به کانون ها اجازه میدهد با استقلال بیشتر و منسجم تر، از حقوق بازنشستگان دفاع نماید. چرا در ۱۰ سال گذشته کانون ها چندان مورد توجه نبودند و به نوعی در حاشیه قرار گرفته بودند؟ چرا در سالهای گذشته این تشکیلات شکل نگرفت؟ ً سعدالدین: اگر حمایتهای صندوق نبود قطعا چنین تشکیلاتی شکل نمی گرفت. ما به عنوان بازوی صندوق عمل می کنیم. خودم قبل از این تصور می کردم که مشکلاتی که بازنشستگان با آن مواجه هستند، صندوق مقصرست و خود من به عنوان کانون نمی دانستم که باید ۷۰ درصد بودجه صندوق از دولت دریافت شود و فکر می کردیم که بودجه باید از سوی صندق داده شود و صندوق است که اعمال می کند. اما اکنون مشاهده می کنیم که صندوق حامی بازنشستگان است و اگر بتواند جایی حمایتی انجام دهد حتما این کار را انجام خواهد داد و تقویت کانون ها و اتحاد بین آنها یکی از قدمهای صندوق در این زمینه است. خود سازمان هم تمام حق و حقوق بازنشستگان را به طور کامل قبول دارد. فیضی: در۱۰سال گذشته در بین کانون ها پراکندگی فعالیت وجود داشت. با صندوق بازنشستگی، دولت و مجلس مکاتبات متعددی وجود داشت. اما با تشکیل جلسات متعدد کانون ها در ماههای پایانی سال و با حمایت و مرکزیتی که صندوق به این امر داد، سرانجام کانون ها به این تصمیم رسیدند که اگر انسجامی بین آنها و تشکل مرکزی نیز وجود داشته باشد تا همه خواسته های کانون ها که ۸۰ درصد آن شبیه یکدیگرست، در یک جا مطرح و مورد بررسی و آنالیز قرار گیرد و سپس منعکس شود و یک واحد مشخصی این مسائل را پیگیری نماید، بسیار مطلوب و کارآمدتر خواهد بود. یعنی ممکن است کانونی امکانات و روابط خوبی داشته باشد و از این طریق از حق و حقوق بازنشستگان به خوبی دفاع کنند، بدیهی است اگر همه امکانات در یکجا متمرکز شود و در یک شورای مرکزی مطرح و توسط هیأت مدیره آن پیگیری شود، یقینا نتیجه بخش است. وقتی ما نظر خود را به صندوق منعکس کردیم صندوق به خوبی استقبال کرد و همه امکانات لازم را در اختیار گذاشت تا این شورا شکل بگیرد. شاید اگر همکاری و کمک صندوق نبود ما به این زودی نمی توانستیم تا شورای مرکزی و هیأت مدیره را تشکیل دهیم. به همین دلیل نقش و کار ما تعامل با صندوق است و هیچ تقابل و یا موازی کاری با آن نداریم. وقتی شورای مرکزی انتخاب شد، طبق روال قانونی که وجود دارد هیأت مدیره مرکزی با پنج نفر عضو اصلی انتخاب شد. خود هیأت مدیره نیز بلافاصله انتخاب داخلی را انجام داد و به ترتیب آقای اشرف به عنوان رئیس هیأت مدیره، آقای شاه حسینی نایب رئیس، خانم سعدالدین به عنوان خزانه دار، خانم جنتی به عنوان منشی و بنده نیز به عنوان عضو هیأت مدیره در این مدت تلاش کردیم و پیش نویس اساسنامه مربوطه را تهیه کردیم که قرار است در نشست شورای موقت ارائه و بررسی شود. جنتی: به هر ترتیب آنچه دغدغه بازنشستگان است در کنار قدر و منزلت و بها دادن به شأن بازنشستگان، مساله معیشتی است. به نظر می رسد در قانون توسعه ششم که از سوی دولت یازدهم به مجلس ارائه شده است، به این مساله تا حدی پرداخته شده و آن هم همسان سازی حقوق ها و دریافتی است. امید که این هیأت مدیره در استان تهران بتواند با انسجام لازم از حقوق بازنشستگان دفاع نماید و آن را پیگیری کند. باید این شورا به خصوص در مسائل مرتبط با امور رفاهی و درمانی بازنشستگان صندوق را به سمت افزایش و ارتقای کیفیت خدمات سوق دهد تا شرکتهای ارائه دهنده خدمات تصور نکنند حاشیه امنی دارند و هر گونه خدماتی که ارائه می شود، باید از سوی بازنشستگان و کانون ها مورد استفاده قرار گیرد. یکی از بحث هایی که شورای موقت پیگیر آن است، مساله معیشتی بازنشستگان است به ویژه آن که، درصدی از بازنشستگان کمتر از یک میلیون تومان حقوق می گیرند. اشرف: وقتی سازمان بازنشستگی تشکیل شد، بازنشستگان تصور می کردند که این سازمان مال خودشان است چرا که از محل کسورات بازنشستگان شکل گرفته بود. شاید این صندوق، تنها جایی است که بازنشستگان از خودشان جدا نمی دانند و اگر گلایه ای می کنند صرفا به دلیل این بوده که این صندوق را به خودشان نزدیک می دیده اند. صندوق هم همیشه تلاش کرده که بتواند مشکالت را به گونه ای مرتفع کند، اما در سنوات اخیر و با سیاست هایی که دولت ها در افزایش حقوق ها، کاهش سن بازنشستگی، سنوات و غیره داشته است، ورودی ها به صندوق کاهش یافته و مشکل پرداخت حقوق ها ایجاد شده است و این مشکل سبب شده تا بیشتر سعی صندوق به سمت پرداخت کردن حقوق برود و آن هم به دلیل وابستگی بوده که بودجه صندوق به دولت داشته است. کانون ها در این مدت در حقیقت نقش پیشخوان صندوق را داشتند و یک میلیون و دویست هزار نفر بازنشسته کشوری در کانون ها عضو هستند و کانون ها به جای صندوق بازنشستگی نسبت به مسائل مختلف به خصوص حقوق ها، پاسخگو بوده اند. کانون ها سعی کرده اند پیش از سازمان از عملکرد او دفاع کنند. بنابراین کانون ها و سازمان همواره در یک جهت عمل می کنند و هدف هم بهبود وضعیت بازنشسته ها است. در این زمینه هم قرار بود دیگر ارگان ها به بهبود ارائه خدمات به این قشر کمک کنند که در نهایت عملی نشد مسیری هم که کانون ها برای دستیابی به اهداف و نیازها طی می کنند از طریق صندوق است. همواره هم همبستگی بین کانون ها و صندوق وجود داشته اما اکنون صندوق می تواند از ظرفیت کانون ها به نحو بهتری استفاده نماید.
آیا این انسجامی که بین کانون ها ایجاد شده، می تواند به بهبود شرایط بازنشستگان کمک کند و این عزیزان می توانند به آینده این تشکیلات امیدوار باشند؟
اشرف: کانون ها تنها تشکیلات خصوصی هستند که از روی عشق و علاقه کار می کنند و حقوق و مزایایی دریافت نمی کنند و به خودشان هم اجازه نمی دهند که از حق عضویت ها برای خودشان برداشت کنند. بنابراین، این تعهد و وفاداری نشان می دهد که این دوستان علاقه مند هستند که کمکی به رفع مشکالت بازنشستگان انجام دهند. همین ظرفیت هم هست که سازمان را به این نتیجه رسانده که می تواند از کانون ها استفاده کند. امیدواریم که با اتحاد و انسجامی که ایجاد شده است، به جایی برسیم و از راه این اتحاد و با همکاری صندوق بازنشستگی، به نتایج مطلوبی دست یابیم.
آیا ابزار و اهرم قانونی هم برای رسیدن به اهداف و نیازهای بازنشستگان و کانون ها وجود دارد؟ از چه راهکارهای قانونی می توان از حقوق بازنشستگان و کانون ها دفاع کرد؟
فیضی: ابزار قانونی، همان قانون مدیریت خدمات کشوری است که کامال شرایط و وضعیت حق و حقوق بازنشستگان در آن مشخص شده است. اما دو مشکل اساسی وجود دارد. بعضی از ادارات مربوطه بعضی از مواد خدمات بازنشستگی را انجام نمی دهند و به آن توجه نمی کنند. بخشی هم که حالت عمومی دارد. حتی وقتی در جلسات متعدد با مجلس شورای اسلامی مطرح شد و شخص دکتر الریجانی، دستور دادند تا جلساتی برگزار شود و نیازها و خواسته های کانون ها و بازنشستگان به صورت مستقیم پیگیری و نظارت شود. در آن زمان گزارش مفصلی تهیه شد که چندین مورد قانونی وجود داشت که مورد تصویب مجلس بوده، اما به اجرا درنیامده است. یکی از موارد قانونی، ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری است. این قانون بر افزایش حقوق بازنشستگان بر اساس تورم تأکید دارد، که هرگز چنین نشد. در برخی کانون ها هم عده زیادی به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و رأی متعدد گرفتند تا جایی که در رأی ها وحدت رویه ایجاد شد. اما در روزهای پایانی سال ۱۳۹۴ متأسفانه دیوان عدالت اداری همه رأی های صادره شده از سوی خود را باطل کرد. به هر حال راهکارها و موارد قانونی وجود دارد، اما باید دید افراد و مسئولانی که در این زمینه عمل می کنند آیا با نگاهی منصفانه به شرایط بازنشستگان نگاه می کنند یا خیر. اهرم و امکانات قانونی هم وجود دارد و اگر هم در پاره ای موارد وجود ندارد، اندک است. ابتدا باید همان قانونی که وجود دارد درست اجرا شود. همین قانون مدیریت خدمات کشوری چند سالی است که آزمایشی اجرا شده و در همین زمان اجرا هم افرادی به دنبال تغییر آن بر علیه بازنشستگان بوده اند که با فعالیت و رایزنی کانون ها این تغییرات متوقف شد. جنتی: طبق ماده ۶۴ همین قانون، باید هرگونه افزایش حقوق درباره بازنشسته ها و موظفین به صورت هماهنگ اجرایی شود که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر قرار است افزایشی باشد طبق همین قانون باید برای بازنشسته هم اجرایی شود. وقتی این اتفاق نمی افتد، قدرت خرید بازنشسته کاهش می یابد. یا بین بازنشسته های قدیم و جدید که حقوق دریافتی آن ها اختلاف زیادی با یکدیگر دارد و بر اساس دو سال آخر دریافت حقوق حساب می شود که اختلاف بسیار زیادی بین بازنشستگان ایجاد کرده است.
آیا واقعا کانون ها به عنوان یک NGO می توانند نقش نظارتی خود را به خوبی ایفا کنند و درتلاش هستند که این نظارت را انجام دهند؟
سعدالدین: از سال ۱۳۸۶ قانون مدیریت خدمات کشوری اجرایی شده است. موارد متعددی است که باید طبق قانون برای بازنشستگان اجرایی شود اما این اتفاق نیفتاده است. در سال گذشته و پیش از انتخابات مجلس ۵۳ کانون بازنشستگی دیداری با آقای ابوترابی داشتند که خواسته ها و نیازهای بازنشستگان در آن جلسه مطرح شد. در واقع کانون ها مثل یک NGO تلاش خود را انجام می دهند اما چون هدف آن ها یکی است، انسجام و اتحاد کانون ها این ظرفیت را ایجاد می کند که دنبال این گونه کارها و قوانین رفته و از حق و حقوق بازنشستگان دفاع کنند. باید در همین زمینه اشاره کنم که این تشکل ها غیرانتفاعی هستند و تنها با عشق و علاقه کار می کنند و منبع درآمدی ندارند. مطالعات نشان می دهد ۶۷ درصد حقوق بازنشستگان طی سالهای اخیر که ناشی از تفاوت بین تورم و حقوقهای دریافتی بوده است به کاهش قدرت خرید آنان انجامیده است که کانون ها و صندوق پیگیرآن هستند. به هرحال حرکت ها و تلاش ها وجود دارد اما بستگی دارد که مسئولان ذی صالح چگونه عمل کنند
شورای موقت کانون ها پیش از سال ۹۵ تشکیل شد، اما شورای اصلی چه زمانی تشکیل می شود و آیا اعضای هیأت مدیره آن شورا نیز همین دوستان هستند یا ممکن است تغییراتی در آن ایجاد شود؟
اشرف: تا اینجای کار، بر اساس دستورالعمل و شیوه نامه ای که توسط کارشناسان بازنشسته، تهیه شده بود، اجرا شده است و طرح و بررسی آن در جلسات متعدد کانون ها انجام شده است و در نهایت طبق آن جلورفته ایم. یکی از کارهایی که در هیأت مدیره شورای موقت در حال انجام است، تدوین اساسنامه این تشکیلات منسجم است. تشکیلات منسجم می تواند استانی یا مرکزی باشد و یا کشوری تشکیل شود. به هر حال این چیزی است که باید در بحث ها و تبادل نظرها در شورا به آن برسیم. وقتی شورای اصلی تشکیل شد تمام چیزهای بعدی بر اساس آن اساسنامه ای است که به تصویب و تأیید وزارت کشور رسیده است. در آن اساسنامه، مجمعی پیش بینی شده که متشکل از کانون ها است. سپس هیأت مدیره منتخب مجمع تشکیل می شود و کارهای بعدی را انجام می دهند. تقریبا تا آن دوره، ما موظف هستیم کارهای مورد نظر را انجام دهیم و پیگیری کنیم و بعد تحویل هیأت مدیره اصلی دهیم. ممکن است در تشکیالت جدید، دارای نقشی باشیم و یا گروه دیگری در آن فعالیت کنند و کارها را پیش ببرند. که این هیأت مدیره اصلی نیز هر سه سال یک بار با انتخاباتی که در مجمع برگزار می شود، تغییر می کند. جنتی: البته منافاتی ندارد که همین هیأت مدیره موقت و همین اعضای حاضر، در هیأت مدیره بعدی هم با رای اعضای شورا انتخاب شوند و در آن هیأت مدیره هم حضور داشته باشند. زمان، برای تشکیل مجمع و هیأت مدیره اصلی کانون ها نمی توان تعیین کرد چراکه ابتدا باید اساسنامه تدوین و به وزارت کشور ارائه شود که در آن جا مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع، پس از تأیید وزارت کشور و ثبت در روزنامه رسمی است که مجمع و هیأت مدیره اصلی آغاز به کار می کنند. اشرف: تازه در این زمان است که می توانیم امیدوار باشیم که جایگاه و نقش اثرگذاری می توانیم ایفا کنیم. سعدالدین: به هر حال تا زمانی که شورای اصلی و هیأت مدیره جدید تشکیل شود، ما به عنوان هیأت مدیره موقت کارها و وظایف را پیگیری می کنیم. در واقع منتظر آینده و هیأت مدیره بعد نمی شویم و از همین حالا به دنبال کارها هستیم
آیا شورای موقت در همین مدت برنامه مدونی تدوین کرده است و اولویت هایی دارد؟ چه برنامه هایی برای خودکفایی کانون ها مدنظر است تا وضعیت بهتری را برایشان ایجاد کند؟
اشرف: هدف از تشکیلات منسجم، در سه بعد مسائل بازنشستگان، ارتقای منزلت کانون ها در بعد افزایش درآمد وجایگاه و نقش کانون ها و شورا در کشور است. تاکنون هرچه انجام شد ، به صورت اطلاعات کلی منعکس شده و با همین حرکات متفرقه، مسائل اصلی بازنشستگان مطرح شده است. اکنون دیگر نمی توان گفت کسی از این مسائل آگاه نیست. چیزی که هست فعل خواستن است. درسطح کلان کشور البته مطرح می کنند که دنبال این خواسته ها و مسائل هستند اما بودجه مملکت اجازه نداده است که اجرایی شود.به نظرم، چیزی که جایگاه کانون ها را می تواند ارتقا دهد اینست که با توجه به اینکه کانون ها کار بازنشستگان را انجام میدهند، باید بستری فراهم شود تا بخشی از امور بازنشستگان به این شورا و کانون ها واگذار شود تا از این طریق بتوانند درآمد کسب کنند و به امور رفاهی و شاید معیشتی بازنشستگان کمک کنند. بحث بعدی که مهم است اینکه کمتر تشکیالتی وجود دارد که چنین نیروهای خبره و مسلطی داشته باشد. در کل تعداد بازنشستگان دست کم ۶۰۰ هزار نفر کارشناس خبره جود دارند که بر مسائل جاری کشور آگاهی و اشراف دارند. استفاده از این ظرفیت که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، در بخشهای مختلف کشور، می تواند راهگشا و مفید باشد. می توان با واگذاری طرحهای تحقیقاتی به کانون ها و یا حضور آن ها در جاهای کلیدی از توان آن ها که تشکیلات و افرادی دلسوز و پیگیر هستند ، استفاده شود و شرایط کانون ها به این ترتیب ، بهبود خواهد یافت. فیضی: واگذاری بخشی از فعالیت ها به کانون ها در نشستی هم که با مجلس شورای اسلامی داشتیم مطرح شده که مورد توجه رئیس مجلس هم قرار گفت. اشرف: البته در این زمینه مشکلات قانونی و مجوزهای لازم برای ورود کانون ها به انجام خدمات و فعالیتهای مختلف وجود دارد که کانون ها پیشنهاد دادند تا در صورت امکان مجاز باشند قسمتی از بودجه هر سازمان در اختیار فعالیت کانون ها قرار گیرد که حدود یک هزارم بودجه هر سازمان است. اگر این اتفاق بیفند کمک به ارتقای جایگاه کانون ها و منزلت بازنشستگان خواهد بود
پس احتمالا کانون ها می توانند در برنامه های فرهنگی و اجتماعی صندوق بازنشستگی کشوری مثل خانه های امید، گردشگری و برنامه هایی از این دست هم مشارکت کنند؟
اشرف: بله حتما. هر کاری که از نظر قانونی کانون ها مجاز به انجام آن باشند می توانند کمک و مشارکت کنند و از این کار استقبال هم می کنند. صندوق بازنشستگی در بخش امور بازنشستگان می تواند تا آنجایی که با مقررات مورد عمل ذی حسابی ها مشکلی نداشته باشد، توسط کانون ها ، برنامه ها و فعالیت ها را پیگیری و انجام دهد. سعد الدین: کانون ها می توانند بخشی از کار ارگان ها را انجام دهند چرا که این نیروها خبره و کارآمد هستند و می توانند کارهای خوبی انجام دهند.